کد مطلب:53149 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:305

بیست سؤال قیصر روم











ابن مسیب نقل كرد كه، عمر بن خطاب می گفت: «پناه می برم به خدا از مشكلاتی كه ابوالحسن، برای حل آنها نباشد». این سخن خلیفه جهاتی داشت؛ از جمله آنها، این بود كه روزی پادشاه روم به عمر نامه نوشت و از مسائلی پرسش نمود؛ عمر آن سؤالات را بر اصحاب عرضه داشت، اما كسی نتوانست جواب بدهد، پس به امیرالمؤمنین عرضه داشت و حضرت فورا جواب سؤالات را دادند.

نامه پادشاه روم به عمر این چنین بود: «این نامه ای است از پادشاه بنی الاصفر به عمر، خلیفه مسلمانان، پس از ستایش پروردگار پرسش می كنم از شما مسائلی را كه پاسخ آن را مرقوم نمایید:

1- چه چیز است كه خدا آن را نیافریده است؟

2- خدا نمی داند،

3- نزد خدا نیست،

4- همه اش دهان است،

5- همه اش پاست،

6- همه اش چشم است،

7- همه اش بال است،

8- كدام مردی است كه فامیل ندارد،

9- چهار جنبده كه در شكم مادر نبودند كدام است،

-10 چه چیزی است كه نفس می كشد، روح ندارد،

-11 ناقوس چه می گوید،

-12 آن رونده كدام است كه یك بار راه رفت،

-13 كدام درخت است كه سواره، صد سال در سایه اش راه می رود و به پایانش نمی رسد و مانندش در دنیا چیست،

-14 كدام مكان است كه خورشید جز یك بار در آن نتابید،

-15 كدام درخت است كه بی آب رویید،

-16 اهل بهشت می خورند و می آشامند و چیزی دفع نمی كنند؛ مانندش در دنیا چیست،

-17 در سفره های بهشت كاسه هایی كه در هر یك از آنها غذاهای گوناگون است و آمیخته نمی شوند؛ مانندش در دنیا چیست؟

-18 از سیبی در بهشت، دختركی بیرون می آید در حالی كه از آن سیب، چیزی كاسته نمی شود،

-19 كنیزكی در دنیا مال دو مرد است و در آخرت، مال یكی از آنان؛ آن چگونه است؟

-20 كلیدهای بهشت چیست؟

امیرالمؤمنین علیه السلام نامه پادشاه روم را خواندند و در پشت نامه، جواب را این طور مرقوم كردند:

بسم الله الرحمن الرحیم

پس از سپاس و ستایش پروردگار؛ ای پادشاه روم! بر مطال شما واقف شدم و من به یاری خدا و قدرتش و بركت خدا و پیامبران، خصوصا محمد صلی الله علیه و آله و سلم آخرین فرستاده خدا، پاسخ تو را می دهم:

1- آن چیزی كه خدا نیافریده قرآن است، زیرا آن كلام وصف خداست و همچنین كتابهایی كه از جانب خدا نازل شده است، حق- سبحانه- قدیم است و صفاتش هم قدیم است.

2- آن چیزی كه خدا نمی داند آن است كه شما نصرانیان می گویید: خدا را زن و فرزند و شریك است؛ خدا فرزندی نگرفته و با او خدایی نیست، نه والد است و نه مولود.

3- آن چیزی كه نزد خدا نیست ظلم است، پروردگار به بندگان، ستمكار نیست.

4- چیزی كه همه اش دهان است، آتش است؛ در هر چیزی افتد، می خورد.

5- چیزی كه همه اش پاست، آب است.

6- چیزی كه همه اش چشم است، خورشید است.

7- چیزی كه همه اش بال است، باد است.

8- آن كس كه فامیل ندارد، آدم است.

9- آن چهار جنبنده كه در شكم مادر نبودند عصای موسی، قوچ ابراهیم، آدم و حوا می باشند.

-10 آنكه بی روح است و نفس می كشد، صبح است، خدای تعالی فرمود: «والصبح اذا تنفس»:[1] «سوگند به صبح آنگاه كه نفس می كشد».

-11 ناقوس می گوید: «تق، تق؛ حق، حق، آهسته، آهسته؛ عدالت، عدالت؛ راستی، راستی؛ دنیا ما را فریب داد و در هوس انداخت؛ دنیا دوره به دوره سپری می شود؛نمی گذرد روزی مگر كه سست می كند از ما پایه ای، مردگان ما را خبر دادند كه از این سرا كوچ می نماییم، پس چرا ما اینجا را برای خود وطن گرفته ایم؟»

-12 آن رونده كه یك بار راه رفت كوه سیناست، میان آن كوه و زمین مقدس (مسجد اقصی) چند روزی راه بود، بنی اسرائیل كه به فرمان موسی علیه السلام آهنگ آن سرزمین داشتند نافرمانی كردند، خدا از آن كوه پاره ای بركند و دو بال از نور برایش قرار داد و بر بنی اسرائیل كه در بیابان راهپیمایی می كردند سایبان شد و برابر سر آنان سیر می نمود، چنانكه خدا در قرآن فرموده است: «و چون كوه را از جا بركندیم و مانند سایبان بر سرشان قرار دادیم و آنان گمان كردند بر سرشان می افتد.»[2] .

و موسی بنی اسرائیل را گفت: چرا نافرمانی می كنید، دست از نافرمانی بردارید وگرنه كوه را بر سرتان می افكنم، چون توبه كردند كوه به جایش برگشت.

-13 درختی كه سواره، صد سال در سایه اش راه می رود و به پایانش نمی رسد، درخت طوبی است و آن سدرة المنتهی است كه در آسمان هفتم است، به سوی آن درخت، اعمال بنی آدم بالا می رود و آن از درختهای بهشت است، هیچ كاخی و خانه ای در بهشت نیست مگر شاخه ای از شاخه هایش در آن آویخته و مانندش در دنیا خورشید است، خودش یكی ست و پرتوش در همه جاست.

-14 مكانی كه خورشید جز یك بار در آن نتابید، زمین دریایی است كه بنی اسرائیل از آن عبور كردند و فرعونیان در آن غرق شدند، در آن هنگام كه خدا برای موسی علیه السلام آن دریا را شكافت و آب، مانند كوهها روی هم ایستاد و زمین دریا به تابیدن خورشید، خشك شد سپس آب دریا به جایش برگشت.

-15 درختی كه بی آب رویید، درخت یونس پیغمبر است و آن معجزه ای بود كه خدای تعالی فرمود: «و أنبتنا علیه شجرة من یقطین»: «بر سرش درختی از كدو رویانیدیم.»[3] .

-16 غذا خوردن اهل بهشت كه می خورند و چیزی دفع نمی كنند، مانندش در دنیا، بچه است در شكم مادر، از نافش می خورد و دفع نمی كند.

-17 غذاهای گوناگون بهشتی كه در یك كاسه است و آمیخته نمی شود، مانندش در دنیا تخم مرغ است كه سفیده و زرده آن آمیخته نمی شوند.

-18 دختركی كه از سیب بهشتی بیرون می آید مانندش در دنیا، كرمكی است كه از سیب بیرون می آید و سیب تغییری نمی كند.

-19 كنیزكی كه در دنیا مال دو مرد و در آخرت مال یكی است، مانند درخت خرمایی است كه در دنیا به شركت مال مؤمنی مانند من و كافری مانند توست و آن در آخرت برای من است نه برای تو؛ زیرا در آخرت، آن درخت در بهشت است و تو داخل بهشت نمی شوی.

-20 كلیدهای بهشت، «لا اله الا الله» و «محمد رسول الله» است.

ابن مسیب گفت: چون قیصر روم، جواب سؤالات را خواند گفت: این سخن بروون نیامده جز از خاندان نبوت، سپس پرسید: پاسخ این سؤالات را چه كسی داده است؟ گفتند: از پس عموی محمد صلی الله علیه و آله و سلم است.

قیصر روم برای امیرالمؤمنین نامه ای نوشت: «سلام علیك؛ پس از سپاس پروردگار،بر پاسخهای شما واقف شدم و دانستم كه شما از خاندان نبوت هستید و به شجاعت و علم، متصف می باشید، من خواهانم كه دینتان را برای من شرح دهید و حقیقت روحی را كه خدا در كتابتان گفته است برای من بیان نمایید «یسألونك عن الروح قل الروح من أمر ربی»؛ «از روح پرسش می كنند بگو روح از امر پروردگار من است».[4] .

امیرالمؤمنین علیه السلام در جواب قیصر، نوشت: «پس از سپاس و ستایش پروردگار، روح نقطه ای است با لطافت و پرتویی است با شرافت كه از ساختهای آفریننده اش و قدرت پدید آورنده اش می باشد، از گنجینه های مملكتش او را بیرون آورده و در نهاد بندگانش نهاده، پس روح تو پیوندی است با او، و نزد تو امانتی است از او، هرگاه گرفتی آنچه نزد او داری، می گیرد آنچه نزد تو دارد))[5] .









    1. تكویر آیه 18.
    2. اعراف171.
    3. الصافات: 146.
    4. الاسراء آیه 85.
    5. تذكرة الخواص، ص-144 بوستان معرفت، ص-133 مناقب مرتضوی، ص-246 نقل از داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیه السلام، ص40.